نقش اولیاء در تربیت صحیح دانش آموزان ابتدایی
هدف نهایی تعلیم و تربیت، انسان سازی و آینده سازی است. از آنجایی که آینده جوامع به دست دانش آموزان امروز ساخته می شود هدف و رسالت اصلی تعلیم و تربیت را باید در انسان سازی جستجو کرد. گرچه فرآیند آموزش و پرورش به طور غیر رسمی از بدو تولد تا پایان عمر از طریق تعامل انسان با محیط های گوناگون صورت می گیرد ولی بخش عمده آن به نهاد رسمی آموزش و پرورش و مدرسه سپرده شده است.
نگاهی هر چند سطحی به وضع کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان در جامعه ما و بسیاری از نقاط جهان، ما را با مسائل و دشواری های عظیمی در زمینه روابط اخلاق انسانی، که ناشی از روشهای غلط تربیت است آشنا می کند.
وضع روابط در سطح جهانی آن چنان بحرانی است که اگر مدعی شویم در این زمینه با آفتی بزرگ مواجه هستیم، گزاف نگفته ایم.
انحرافات، کج روی ها، ناسازگاری ها، انحطاط های اخلاقی در سطح وسیع صورت مسلم پیدا کرده و روزگار حال و آینده نسل کنونی و بعدی را به خطر افکنده است.
اگر در جوامع کنونی فریادها از این نابسامانی بلند نیست به آن خاطر است که مردم تدریجا با چنین وضعیتی خو کرده و گمان دارند. به عقیده جامعه شناسان زمینه کج روی ها و انحرافات را نخست خانواده و بعد اجتماع و فرهنگ حاکم بر آن به وجود می آورند.
بنابراین برای اصلاح این زندگی شوریده و افسار گسیخته در سطح جهانی باید به سالم کردن این دو محیط پرداخت.
برای وصول به هدف اصلاح خانواده لازم است در دو زمینه برنامه ریزی صورت گیرد:
1- سازندگی نسلی که جدیدا پا به عرصه حیات می گذارند که رسیدن به چنین هدفی مستلزم آن است که برای ساختن کودکی که در حال ورود به جهان ماست برنامه ای اندیشیده شود.
2- بازسازی نسل موجود از خرد و کلان که طاغوت زده، استعمار زده یا مستضعف و ستم کشیده هستند. و این مهم از طریق برنامه ریزی های صحیح و جدید قطعا امکان پذیر خواهد بود.
- والدین به عنوان عاملان وراثت و محیط:
کودک اعم از پسر و دختر امانتی الهی است که از هر نقش و زنگاری خالی است و قابلیت پذیرفتن هر نقشی را دارد. پس اگر او را طبق اصول پرورشی و با موازین صحیح تربیتی به عادت های نیک تمرین دهیم به همان عادات خو می گیرد. پدر و مادر هستند که مهمترین عاملان تربیت هستند و عالی ترین نقش را در زمینه پرورش و رشد شخصیت او ایفا می کنند.
والدین از یک سو عامل وراثت هستند و از سوی دیگر عامل محیط:
- عامل وراثت هستند از آن بابت که خصایص بسیاری را از خود و اجداد خویش به کودکان منتقل می کنند ( خصایص جسمی و روحی )
- عامل محیط هستند یعنی دامان پدر و مادر نخستین مدرسه کودک است که شخصیت وی در آن رنگ می گیرد. بسیاری از همت های بلند، ارزش های عالی، خلق و خوی نیکو، کج خلقی ها و انزوا طلبی ها از دامان والدین منشا می گیرد.
سنین مهم در تربیت:
ماه های اول تولد تا 6 سالگی اوج پذیرش روح کودک است. تاثیر خانواده در 5-4 سال اولیه زندگی کودک فوق العاده زیاد است. اگر کودک در این سن مورد مراقبت دقیق قرار گیرد، فردی آرام و دارای شخصیتی متعادل و فرمانبردار خواهد شد و در غیر این صورت فردی کج رو و بزهکار خواهد شد.
اهمیت خانواده و تاثیر فوق العاده آن:
تاثیر خانواده در کودک و نقش مهم آن در سازندگی فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی و عاطفی بسیار مهم و عظیم است.
نقش اجتماعی: خانواده نخستین مسئول اصلاح و فساد جامعه است از آن بابت که بنیادهای فکری کودک در خانواده گذاشته می شود و خانواده مسئول عیوب و فسادهای بیشمار اجتماعی و منبع هر گونه خیر و برکت و نعمت و سعادت جامعه است.
کودک در خانه اخلاق، اعتماد به نفس، پاکدلی، مقررات، احترام به قانون، ادب، انسانیت، مهر و عاطفه، انس و الفت و یگانگی و مهرورزی را یاد می گیرد و خشونت و بی بند و باری و کینه توزی و سخت دلی و ... را می آموزد.
با اینکه وراثت عامل مهمی در زندگی انسان است ولی قدرت تربیت بسیار ذیاد است و آن را تحت تاثیر قرار می دهد.
به هر میزان که عامل تربیتی قوی تر باشد خصایص و صفات ارثی را بیشتر تحت تاثیر قرار خواهد داد. این امر در اسلام نیز مورد تاکید بسیار قرار گرفته است. چنانکه حضرت علی (ع) فرموده اند: سجایای اخلاقی دلیل پاکی وراثت و فضیلت ریشه خانوادگی است.
خانواده و مسئولیت آن در قبال کودک:
کودک ثمره زندگی است و پدر و مادر در برابر فرزند تکالیف و مسئولیت هایی دارند و خانواده باید بداند انجام وظایف امروز تضمین کننده آینده روشن فرزندان است.
تاثیر خصایص والدین در خصایص فرزندان:
پیامبر اکرم(ص) به ابوذر فرمودند: وقتی انسان صالح و نیکوکار شد خدا به واسطه صالح بودن او فرزندان و فرزندزادگانش را نیز به صلاح خواهد آورد.
جنبه آگاهی والدین: تربیت کاری اندیشیدنی و جهت دار است و با بی خبری و عدم آگاهی و آشنایی با مسائل و جریانهای زمان نمی توان در این زمینه گام برداشت. والدین بایستی در سایه عفت و تقوا و پرهیزگاری خود را از هر گونه آلودگی دور نگه دارند.
تاثیر تغذیه در روح و روان از دیدگاه اسلام:
از دیدگاه دین مبین اسلام، بین غذای پاک و سالم و عمل صالح رابطه مستقیمی وجود دارد. قرآن کریم در این زمینه می فرماید: از غذاهای پاک و شایسته استفاده کنید و عمل صالح انجام دهید.
علم نیز ارتباط بین غذا و خصوصیات اخلاقی را تایید می کند. این امری است که مورد تایید علم تغذیه و روانشناسی است.
نمونه هایی از سخنان معصومین:
پیامبر اسلام فرمودند: زنان باردار در آخرین ماه های بارداری خرما بخورند تا فرزندانشان خوش خلق و بردبار شوند.
امام رضا(ع) فرمودند: خوردن به عقل و هوش را زیاد می کند.
همه ما به این موضوع به خوبی واقف هستیم که رفتار و تربیت ما در طول زمان شکل می گیرد. هر اندازه سن افراد بالاتر می رود به همان اندازه تغییر کردن او دشوارتر می شود.
اگر در دوران کودکی شیوه های صحیح تربیتی اعمال شود احتمال اینکه فرد در آینده موفق و سربلند باشد بسیار زیاد است و برعکس اگر دوران کودکی بدی را پشت سر گذاشته باشد این تربیت نادرست بر زندگی آینده او سایه می اندازد و فرد با مشکلات متعددی روبرو خواهد شد.
کارهایشان برنامه ریزی اگر می خواهیم فرزندانمان تربیت صحیحی داشته باشند باید به آنها
یاد بدهیم برای کارهایشان برنامه ریزی کنند و طبق آن عمل نمایند.
داشتن نظم و ترتیب و برنامه ریزی بخش مهمی از تربیت است. اولیاء می توانند به فرزندان خود آموزش دهند که هر روز صبح تخت خواب خود را مرتب کنند، هفته ای دو بار به حمام بروند و یا هر جمعه در کارهای منزل مشارکت داشته باشند.
اجازه دهند مسائل و مشکلات را شخصا تجربه کنند ئ عواقب آن را نیز ببینند و مطمئن باشند پیامدها و عواقب کارهایشان درس مهمی در زندگی برای آنها محسوب می شود.
افرادی که در زندگی شکست می خورند اغلب کسانی هستند که هیچ گاه عواقب بد کارهایشان را ندیده اند. والدینی که بچه های لوس تربیت می کنند بایستی حتما منتظر پیامدهای آن در آینده باشند.
شاید برخی از اولیاء ترجیح بدهند که خود همه کارها را برای فرزندشان انجام دهندتا مبادا او در کارهایش شکست بخورد و غمگین شود ولی این افراد مطمئن باشند که در 20 سال آینده کارفرمایان و مسئولین مافوق او چنین کاری را نخواهد کرد. اگر کاری را درست انجام نداد مدتی او را در اتاقش تنها می گذاریم یا از یکسری مزایای خاص که مورد علاقه او هستند او را محروم می کنیم در این حالت احتمال اینکه او در آینده یک فرد موفق کارآمد و مورد اعتماد سایرین شود بسیار زیاد است.
به آنها یاد بدهیم خود برای زندگیشان تصمیم بگیرند و توانایی گفتن نه را داشته باشند. این کلمه قدرتمندترین واژه در دنیاست. آنها باید بدانند اولویت های زندگیشان چیست و بتوانند به چیزهای بی ارزش دیگر نه بگویند.
برخی از افراد به دلیل آنکه به آنها یاد داده نشده است که نه بگویند در شرایط بسیار بد و خطرناکی قرار گرفته اند. بچه ها نباید طوری تربیت شوند که با نظر و پیشنهاد هر کسی سست شوند و به انجام آن تن در دهند. آنها باید خود تصمیم گیرنده باشند و در مواقع لزوم نه بگویند. آنها را تشویق کنیم تا در صورت شکست روش های جدیدی را امتحان کنند. این فرصت را به آنها بدهید در مسائل و مشکلات از زوایای مختلف نگاه کنند تا هر چه سریعتر به هدفشان برسند. این افراد کسانی هستند که می توانند زندگی را آنطور که می خواهند تغییر دهند.
یکی از مهمترین روش های تربیتی خانواده روش تکریم شخصیت است. تکریم شخصیت یک نیاز طبیعی در وجود انسان است که همان حب ذات است. وقتی حب ذات ارضا شود فرد روحیه ای طبیعی و روانی معتدل خواهد داشت. اینکه به فرزندان خود محبت کنیم، آنها
را نوازش کنیم و به آنها گاهی سلام کنیم چرا که سلام کردن به بچه ها اثرات معنوی زیادی دارد.
از دیگر ابزارهای تکریم شخصیت هم بازی شدن با کودکان است. بازی وسیله ایست برای آموزش دروس مختلف و یاد دادن مسائل اخلاقی. بازی باید به گونه ای باشد که شیوه زندگی جمعی را یاد بگیرد و طرز صحیح ارتباط با دیگران را آموزش گیرد.
از آنجایی که خانواده در تربیت صحیح فرزند نقش مهمی دارد پس لازم است تلاش هایی در محیط خانه صورت گیرد که دانش آموز بفهمد مدرسه رفتن برای او لازم است و نباید نسبت به مدرسه در هراس باشد. تلاش هایی که در خانه صورت می گیرد عبارتست از:
1- پذیرش و محبت به کودک و نشان دادن این امر که تو مورد علاقه و احترام خانواده هستی. ما تو را دوست داریم و به همین دلیل تو را به مدرسه می فرستیم.
2- همدردی و همراهی با او که آری ما هم روزی چون تو کودک بوده ایم. گاهی دچار چنین وضع و حالتی می شدیم البته این همدردی نباید ادامه یابد.
3-از او بخواهیم اگر مسئله یا مطلبی وجود دارد بدون هیچ خجالتی بیان کرده و با ما درد دل کند.
4- دادن جرات به او که او هم می تواند بر مشکلات غلبه کند و به استقبال حوادث رفته و ایجاد اطمینان و اعتماد در او نماییم.
5- القاء به کودک که مدرسه ترسی ندارد، امتحان مهم نیست، تو تلاش خود را بکن اگر احیانا نمره کمی گرفتی ما خیلی ناراحت نمی شویم.
6- الگوی رفتارهای مناسب، کودکان از طریق مثال یاد می گیرند. باید درباره مشکلات با آنها بحث شود و به آنها کمک کنیم راه حلهای غیر خشونت آمیز برای حل تعارض و مشکلات را یاد بگیرند.
جمع بندی و خلاصه مطالب:
رعایت نکات زیر برای اولیاء لازم و ضروری است:
1- با فرزندان با لحن خوب و مودبانه سخن گفته شود.
2- ابراز محبت به فرزندان به طور مستمر ادامه یابد.
3- به فرزندان احترام گذاشته شود و از تحقیر شخصیت و انتقاد نابه جا پرهیز شود.
4- با ایجاد رابطه دوستانه زمینه انس با فرزند هموار شود تا بتواند به راحتی حرف دلش را به والدین بگوید.
5- با فرزندان همبازی شوند یا ورزش کنند.
6- شرایطی به وجود آورند تا فرزندان بتوانند نقاط قوت خود را نشان دهند.
7- رشته ورزشی طبق خواست و توانمندی های فرزند انتخاب شود.
8- برای فرزندان وقت گذاشته شود تا تکریم و احساس ارزشمندی در آنها تقویت شود.
9- از رفتارهای نادرست آنها چشم پوشی شود و با توجه به شرایط روحی، زمانی، مکانی او را از کار نادرستش آگاه کنیم.
10- در تصمیم گیری ها با او مشورت شود و نظر او پرسیده شود چرا که شرکت دادن همه اعضاء خانواده در تصمیم گیری های زندگی به رشد اعتماد به نفس فرزندان کمک می کند.
فرزندان آنگونه نمی شوند که ما دوست داریم بلکه آنگونه ای می شوند که ما آنها را تربیت کرده ایم.
ان شاء الله همه ما و همه والدین با استعانت جستن از خدای بزرگ نهایت تلاش خود را در تربیت امانات الهی که به دستمان سپرده شدند به کار بندیم تا در دنیا و آخرت سربلند گردیم.